سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یه کم از نمایشگاه کتاب گویی گذشته ولی ثبت این قسمت از زندگی ناگزیره!!!
روزی که شال و کلاه کردم برای رفتن به نمایشگاه کتاب ، چهارشنبه ای بود ، درب ورودی شبستان بنا گذاشتن کیف مارو گشتن ، جا تون خالی کلی تیکه بارشون کردیم من جمله : بابا بن لادن و ریگی رو که گرفتن!! برا چی ما رو می گردین ؟!!!(بیانات همراه گرانقدرم) ..چند ساعت بعد وقتی با مشکلات آنتن دهی خطوط موبایل و جواب ندادن سیستم شتاب مواجه شدیم کم مونده بود یا مغز برم تو یکی از غرفه ها !!! ولی ...
ساعت ها بعد وقتی به سوره مهر رسیدیم ، تازه فهمیدیم به خاطر اومدن رهبر معظم این بساط به راه افتاده بود ، فک کن ، با آقا در یه ساعت تو نمایشگاه بودیم ولی فقط مسئول دفترشون آقای گلپایگانی رو دیدیم ، و اصلا به ذهنمون هم خطور نکرد ، بس که اوضاع عادی بود ...:دی
شلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوغی نمایشگاه که جزو بدیهیاته پس گفتن نداره!!!
دلم داشت قنج میرفت برای پست گذاشتن اونم وسط نمایشگاه!!! یه حال عجیبی برای نوشتن بهم دست داده بود ، هر آن داشت سوژه ای به مغزم خطور می کرد..
کتاب کتاب کتاب ... حال خوبی بود ...
به غرفه ملک اعظم رسیدیم ، با توجه به اینکه حکایت زمستان آقای عاکف رو تازه تموم کرده بودم ، کلی ذوق مرگ بودم برای کتابای بعدی ، بخت و اقبال هم یار بود و ایشون تو غرفه حضور داشتن ، در نتیجه کتاب :"رقص در دل آتش" رو خریدم و صداشون کردم تا برام امضا کنن و چیلیک چیلیک ازشون عکس گرفتم...
{سرباز سالهای ابری (خاطرات عبدالحسن بنادری)، جین ایر ، .. و موسی گریه کرد(مجموعه داستان کوتاه) ، اشک آخر ، شطرنج با ماشین قیامت ، رقص در دل آتش ، شاهرخ ضرغام (کتاب شهید) ، یازهرا( کتاب شهید محمدرضا تورجی زاده) ، راهنمای تغذیه و گذر مراحل رشد } رو خریدم.


    کسی که برای خدا باشد ، خدا برای اوست...
    امضای سعید عاکف اول جلد کتاب رقص در دل آتش ، که از نمایشگاه کتاب خریدم.

    ذهنم مشغول یه سوال شده بود ... از بین کتابایی که خریدمشون اکثرا زندگینامه بودن!!!!! یه سرچی هم که تو مغزم می کنم به این نتیجه می رسم که بیشتر از زندگینامه ها خوشم می یاد ، جنس شون خیلی تابلوئه ، ولی همچین از دست خودم حرصو در اومده بود ... بلند بلند داشتم فکر می کردم که : دهع! چرا همش من باید زندگینامه بقیه رو بخونم ؟ یکی هم بیاد زندگینامه منو بخونه !!!! چند روز بعد جوابم رو گرفتم ... یه جواب دندان شکن که خودم برای خودم آماده کردم.


+تاریخ سه شنبه 90/2/27ساعت 7:8 عصر نویسنده ره گذر | نظر